آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

آرنیکا فـرشـــته کــوچـــولــــوی ما

آرنیکا در دریا

سلام  فرشته مامان  عشق کوچولوی من برای اولین بار رفت دریا  فدای دخترم بشم همیشه خانمه کل راهو خوابیدی موقعی که رسیدیم بیدار شدی فقط می خواستی همه خوراکی های روی میز ورداری که بابا سامان رفت از تو ماشین بیسکوئیت مادرتو واست آورد کلا باهاش مشغول بودی  جای دوستان خالی هوا عــالی بود خیلی خوش گذشت خاله الناز و عمو رضا باهامون بودن  فقط خیلی پشه داشت همش حواسم بود پشه ها نیشت نزنن ولی چند تا پشه بدجنس گازت گرفتن  اونا هم فهمیدن دخمله من خیلی خوشمزس                          &nb...
7 خرداد 1393

شستن آرنیکا تو سینگ ظرفشوئی

هوا خیلی گرم شده دخملی منم خیلی گرمائیه همش عرق میکنه  هر روز حمام بردنت مکافاته البته چون تنهام  اینطوری هم به تو خیلی خوش می گذره هم من راحتتر میشورمت  مشغول بازی                                                                          &...
5 خرداد 1393

پیشرفت های دختری در 6 ماهگی

عزیز دلم تو 6 ماهگی خیلی پیشرفتای چشمگیری داشتی  از جمله اینکه : وقتی صدات میکنیم جواب میدی   البته به زبون خودت میگی هه  وقتی چیزی دستت باشه ازت بگیرم قشقرق راه میندازی دستاتو هی بالا پائین میبری و میگی اه اه  مثلا منو دعوام می کنی   حسابی واسه چهار دستو پا تلاش می کنی هر دفعه میرم و میام میبینم دمروئی و داری تمرین میکنی آفرین دختر نازم   هر وقتم اگه تن مامی مانتو شال ببینی قیامت می کنی که شمارو بگیرم و همراه خودم بیرون ببرم   ودر آخر اینکه دو تا مروارید خوشگلت بزرگ شدن و موقع جی جی خوردن مامی بیچاره گاز میگیری   دیگه چیزی نمیـــــــــــــــــاد  ...
22 ارديبهشت 1393

7 ماهگی عشقم + روز پدر مبارک

این پست یادم رفته بود تو چکنویس مونده بود   نفس مامی اصلا باورم نمیشه 7 ماهه شدی  انگار همین دیروز بود داشتم میرفتم تو اتاق عمل همش استرس داشتم که بچم سالم به دنیا میــــــاد   وای چقد زمــان زود میگذره حالا همین دخمل کوچولو 7 ماهـــــه شده  عزیز دل مامان امروز  هم ماهگرد تولدت بود هم روز پــــــدر بود ما هم با یه تیر 2 نشون زدیم  در ضمن امسال اولین سالی بود که سامان بابا شده بود         اینطور مادر هنرمندی داری ببین  چه کیک خوشگل خوشمزه ای درست کردم   امیر حسین جیگر خاله و آرنیکا دختر رولیده من حواس امیر حسین فقط ب...
22 ارديبهشت 1393

باغ بابا محمد

سلام فرشته مامی  روز پنجشنبه2/11 پردیس اینا از سمنان اومدن پیش ما و با هم رفتیم باغ بابا محمد خیلی خوش گذشت جای دوستان خالی کباب خوشمزه ای بابا محمد درست کرده بود که شما هم یه خورده نوش جان کردی     ایجا کلی گریه کردی آخرم نفهمیدیم واسه چی؟ آرنیکا و پردیس جون اینم اولین شاهکار از دندون نـــــــــــــو یه خیلی عکس تو موبابل داریم ایشالا بعدا اونارو هم میزارم ...
15 ارديبهشت 1393

آرنیــــکا داره یــــــــه دندون

                   ​رویش اولین مروارید آرنیکا جون مبارک  فرشته کوچولوی من تو دهنش یه مرواریـــــــــــــــــد در اومده به خاطر همین چند روزی نق و نوقش زیاد شده بود  ولی مامی کم تجربه متوجه نشده بود دختر نازش داره دندون در میاره   چون هیچ علائمی نداشت چند وقت پیشم که برده بودمت دکتر لثه دخملیو نگاه کرد و گفت از دندون هیچ خبری نیس    ولی دخملیم همه چیو با حرص زیاد میزاشت دهنش   به خاطر حرف دکی من توجهی به حرص خوردنت نکردم   اولین مرواریـــد فرشته کوچولوم در  روزگـــی جوونه زد فردای اون روز دی...
15 ارديبهشت 1393

عشقم مادر شدن رابا تو تجربه کردم

ﺯﻥ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ... ﺑﺎ ﯾﮏ ﮔﻞ ﺭﺍﺿﯽ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺸﮑﻨﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﯿﮕﺸﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺩﯾﻦ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﺍﻭﺳﺖ
1 ارديبهشت 1393